براندازی نو با عروسکهای جدید
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۴۶۱۴۷
جریان معاند برای ویترین اعتراضی خود با کنار زدن مصی علینژاد از نازنین بنیادی بهعنوان سلبریتی جدید براندازی رونمایی کرد.
به گزارش مشرق، روزنامه همشهری نوشت: وی اختلاف از اردوی رهبران خودخوانده جریان براندازی در ایران به مشام میرسد. رهبرانی که مدعی «سالها مبارزه» برای سرنگونی حکومت اسلامی در تهرانند، این روزها سرمست از برخی ناامنیها و آشوبهای «سازمانیافته» در ایران، خود را در قامت رهبر آینده «حکومت خیالی» میبینند و برای روزهای «گذار از جمهوری اسلامی» طرح و برنامه میریزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علینژاد؛ گونه جدید از کاسبان براندازی
برخی چهرههای بهاصطلاح «برانداز» دیرزمانی است، مخالفت با جمهوری اسلامی را نه یک آرمان و هدف برای خود، بلکه به کسبی سودده با درآمدهای آنچنانی تبدیل کردهاند. این کسبوکارها، قدمتی طولانی به اندازه عمر جمهوری اسلامی دارند و تنوع آنها هم کم نیست؛ از «فروش پرچم» گرفته تا «کلاه» و «نشان شاهنشاهی». برخی هم البته کسب مدرنتری به راه انداختهاند و با فروش «تحلیل» از وقوع انقلاب تا پایان «سالی خیالی» خبر میدهند. برخی دیگر از اپوزیسیونها اما کارکردهای دیگری را دنبال میکنند. با پولهایی که منشأ نامشخصی دارند، «میتینگ» سیاسی با حضور مسئولان آمریکایی که با پولپاشی به همایش دعوت شدهاند، برگزار و سعی میکنند اعتبار نداشته خود را احیا کنند. اما چند سالی است، گونهای جدید از کاسبان برانداز جای قدیمیترهای این صنف را گرفتهاند؛ گونههایی که «راه پول درآوردن بدون هزینه زیاد» را خوب یادگرفتهاند و راه ترقی را آسانسوری پشت سر میگذارند.
نمونه موفق این دسته از افراد، «معصومه علینژاد» است که خود را «مصی علینژاد» معرفی میکند. او که پیش از فرار از کشور و تبدیل شدنش به «سلبریتی ضدانقلاب» در روزنامههای اصلاحطلب در حوزه مجلس ایران فعالیت میکرد، راه کاسبی با مدل جدید را یاد گرفته بود. علینژاد که در ایران با سرویسهای جاسوسی مرتبط شده بود، به شکل سفارششدهای بهعنوان «لیدر تازهنفس جریان ضدانقلاب» خارجنشین سر از شبکه تلویزیونی «صدای آمریکا» درآورد تا صدای آمریکا را بلندتر و به شکل فارسی به مردم ایران منتقل کند؛ کاری که او در ایران بهسختی آن را انجام میداد. گرچه صدای آمریکا در قالب برنامهای با عنوان«پارازیت» که به هجو اتفاقات ایران میپرداخت به او آنتن داد تا بتواند از خود چهرهای رسانهای برای دیگران بسازد، اما با گذشت سالها از حضور او در آمریکا، علینژاد نتوانست خود را آنطور که باید و شاید برای دیگر صاحبان شبکههای معاند فارسیزبان «پرزنت» کند.
بعدها، اما سکه روی خوشش را به علینژاد نشان داد. رسانههای فارسیزبانی که آنها نیز در قالب «جنگ روانی با ایران» تاسیس شده بودند، مانند قارچ از زمین سر بلند میکردند. فقر نبود برنامهساز و کارشناس در شبکههای تاسیس شده عمدتا ثروتمند، کار را به جایی رساند که علینژاد هم توانست بیشتر و بهتر از هر زمان دیگری و با خارج شدن از سایه «کاخ سفید» خودش را تبلیغ کند و کمکم بهعنوان یک فعال حقوق بشر، روزنامهنگار، رهبر جریان اعتراضی زنان ایران و حتی صدای مادران ایران به دیگران معرفی شود. چنین اتفاقی سبب شد، درآمدهای علینژاد افزایش چشمگیری پیدا کند. اجرای پروژه «چهارشنبههای سفید» و تبلیغ این «ایده بدیع» از سوی رسانههای فارسیزبان معاند به سلبریتی شدن علینژاد که حالا تبدیل به «باجگیر حرفهای» شده بود، کمک شایانی کرد.
وقتی علینژاد سوخت شد!
به همان اندازه که علینژاد در حال رشد بود، سازوکار درآمدزایی خود را نیز متناسب با این رشد، توسعه میداد. او برای انتشار هر مطلب یا گزارشی در برنامههای خود که در ظاهر جنبه حمایت از مردم ایران را داشت، «نرخ آگهی» تعیین کرده و بدون دریافت تعرفه آگهی حاضر نبود مطلب را منتشر کند. کار به جایی رسید که شبکه تلویزیونی «من و تو» پخش برنامههای او را از این شبکه متوقف کرد. دلیل آن نیز بهگفته «سالومه سیدنیا» مجری این شبکه، اخاذی از مدیر شبکه از سوی مصی علینژاد بود.
سیدنیا در فایل صوتی که درباره اقدامات علینژاد منتشر کرده، گفته است: «مادر پویا بختیاری تصاویری را به ما در من و تو داده بود تا با آن مستندی بسازیم. قبل از اینکه مستند را پخش کنیم، مادر پویا زنگ زد و گفت که فیلم را پخش نکنید. مصی علینژاد به کیوان عباسی «مدیر شبکه من و تو» زنگ زد و گفت فیلم را پخش کنیم. کیوان مخالفت کرد، اما علینژاد نسخهای از فیلم ما را داشت و بعد از کلی تدوین اشتباه ۳۸دقیقه از آن را پخش کرد. ۱۰هزار دلار فاکتور برای کیوان فرستاد و گفت که باید این مبلغ را پرداخت کند.کیوان هم گفت پول را پرداخت میکنم، اما بابت چه چیزی باید این مبلغ را بدهم؟ کلی حرف زدند و بعد کیوان مصی را بلاک کرد و دیگر اجازه پخش برنامهای از او را در شبکه نداد.»
سیدنیا از سوءاستفاده علینژاد از احساسات مردم هم انتقاد میکند؛ از اینکه مصی دیگران را بازیچه خود کرده است و با لحن بدی حرف میزند: «فیلم را مصی پخش کرد و کلی گریه و زاری راه انداخت و گفت که صدای مادران آبان است و تا آخرین نفس کنار آنها میایستم. یکی نیست به این بگه خفهشو دیگه بابا.» اعتراف به دریافت پول از سوی علینژاد و تأیید آن از سوی دیگر گروههای اپوزیسیون کمکم رونق بازار علینژاد را کساد کرد. از دست رفتن آنتن شبکههای فارسیزبان و نمایان شدن پشت پرده او سبب شد، علینژاد منحصرا در ۲شبکه حضور داشته باشد؛ یکی ایراناینترنشنال و دومی همان صدای آمریکا که او را بازتولید رسانهای کرده بود.
خبرسازیهای جعلی علینژاد درباره تلاش جمهوری اسلامی برای«ترور» او، آخرین حربهای بود که مصی «کاربلد» را میتوانست به حضور مجدد در سرخط خبرها و رسانهها امیدوار کند. با این حال، این جعلیات چنان عجیب بود که کسی میان مخاطبان و اپوزیسیون این خبرسازی را باور نکرد. این اتفاق سبب شد علینژاد عملا از چشم کارتلهای اقتصادی حامیاش بیفتد و آنان او را مهرهای که دیگر سوخت شده است و کارکرد لازم را ندارد، شناسایی کنند. این اتفاق را میتوان در حذف نام او از فهرست مهمانان جلسات مهم ضدانقلاب با چهرههای آمریکایی و نشستهای بینالمللی بهخوبی مشاهده کرد. با به حاشیه رفتن مصی از صحنه مدیریت آشوبها در ایران، باید گزینهای دیگر جای او را میگرفت. «نازنین بنیادی» همان کسی است که قرار است سلبریتی جدید ضدانقلاب در محافل بینالمللی باشد؛ فردی که هم آرامتر و آراستهتر از مصی بهنظر میرسد و هم مردم از سابقه گذشته او کمتر اطلاع دارند؛ بازیگری که در هالیوود یاد گرفته است چگونه میتوان خوب بازی کرد و از دیگران نیز خوب بازی گرفت.
چالش تضادها میان مدعیان حقوق مردم
یکی از چالشهایی که جریان ضدانقلاب خارجنشین با آن روبهروست، تظاهرشان به علاقهمندی به مردم ایران و دلسوزی برای آنان است؛ سیاستی که البته به مذاق کارفرماهای خارجی خوش نمیآید و این موضوع منجر به بروز تضاد در رفتارها و گفتارهای آنان میشود؛ تضادی که ازهمان ۴۳سال قبل که انقلاب به پیروزی رسید، ضدانقلاب به آن مبتلا شده است و نمیتواند خود را از آن نجات دهد؛ آن زمان که ضدانقلابی مانند «رجوی» با ارتش بعث صدام در حمله به ایران و حمایت اطلاعاتی از آن برای کشتار مردم ایران با ادعای نجات ایران دست همکاری داد تا زمانی که در دوره ترامپ نامه تشدید تحریمها را امضا کردند تا دارو هم از ایرانیان و ازجمله کودکان دریغ شود تا دولت آمریکا حاضر به پرداخت صورتحسابهای سنگین گروهکها و شبهفعالان سیاسی مخالف ایران باشد؛ اقداماتی که از چشم مردم ایران بهدلیل اقدامات ضدانسانی گروههای مدعی حمایت از ایرانیان دور نبوده است. افرادی که با نمایان شدن هدف و نیتشان در حمایت و همدلی با مردم ایران، مانند «هخا» که قصد داشت با هواپیماهای خیالی خود به ایران حمله و آن را آزاد کند، به زبالهدان تاریخ سپرده شدند. این را کارفرمایان ضدانقلابیون خارجنشین خوب میدانند و تلاش دارند این تضادها را با اجرای طرح تغییر ویترین براندازان و عوض کردن مهرههای بازی خود دنبال کنند.
برده جنسی کلیسای ساینتولوژی!
«نازنین بنیادی» یکی از همین مهرههاست. فردی که خانواده او ۲۰روز بعد از تولدش ایران را ترک کردند و ساکن انگلستان شدند. کسی که ارتباطی با فضای ایران ندارد و بیشتر از اینکه ایرانی باشد، یک انگلیسی در خدمت کلیساست. او تا همین چند ماه قبل بیشتر بهعنوان یک بازیگر در هالیوود شناخته و کمتر نامی از او در رسانههای معاند برده میشد. حالا و در چرخشی سریع و عجیب، نگاه رسانههای فارسیزبان معاند به نازنین بنیادی جلب شده است و خود را میداندار بازی براندازی میداند؛ میدانداری که مدعی است سالهاست در راستای دفاع از حقوق بشر تلاش میکند، اما سابقهاش از خدمات بشردوستانه رایگانش با شستن توالتهای کلیسا با مسواک! حکایت دارد.
نشریه «بیزینس اینسایدر» سال۲۰۱۵ در گزارشی تحقیقی که درباره بنیادی منتشر کرده است، از هزینه سنگین کلیسای ساینتولوژی برای اجرای اهداف این کلیسا خبر میدهد. به گزارش این نشریه، بنیادی از ۱۶سالگی و بعد از جدایی «تام کروز» از همسرش که او نیز بازیگر بود، با صرف هزینهای چند ده هزار دلاری بهگونهای تحت عمل جراحی، آرایش ظاهری و پوشش قرار گرفت تا بتواند با جلب نظر کروز نیازهای این بازیگر را که بخشی از هزینههای کلیسا را پرداخت میکرد، تامین کند. آنطور که از لابهلای محتوای گزارش این نشریه میتوان حدس زد، بنیادی احتمالا بهعنوان یک برده جنسی در اختیار بازیگر معروف آمریکایی قرار گرفته بود. با این حال و با وجود هزینه گزافی که روی دست مسئولان کلیسای ساینتولوژی گذاشته شد، این همراهی شبانه بنیادی با کروز بیش از یکماه طول نکشید. با پایان یافتن ماجرای میان این دو و حواشی دیگر، بنیادی راهی هالیوود شد تا دستخوش خدمتش به کلیسا را دریافت کند؛ دستخوشی که با بازی دادن به او در چند فیلم پرداخت شد.
مکث
وقوع آشوبهای خیابانی و ایجاد ناامنی در کشور، بسیاری از عناصر ضدانقلاب را به این باور رساند که این بار میتوانند به هدف خود برسند. علم شدن چهرهای مانند بنیادی که از مدتها قبل برای چنین روزی ساخته و پرداخته شده بود، اوج تلاش این جریان با حمایتهای پیدا و پنهان لابیهای صهیونیست و جریانهای مسیحی برای دخالت در امور داخلی ایران را نشان میدهد. این هنرپیشه بریتانیاییالاصل که اظهاراتش موجب خوشآمد مقامات کاخ سفید شده و طبیعتا در جهت عادیسازی سیاستهای ضدحقوق بشری آنها نیز طراحی شده است، سال گذشته در اقدامی برنامهریزی شده، بهعنوان برنده جایزه حقوق بشر سازمان «خانه آزادی» در زمینه آگاهسازی، انتخاب شده بود.
خانه آزادی به ظاهر مجموعهای مردمنهاد است که در باطن، با بودجه دولت آمریکا برای هدایت و برنامهریزی در حوزه آزادیهای سیاسی و حقوق بشر منطبق با تعاریف آمریکا فعالیت میکند. سرمایهگذاری برای برجستهسازی بنیادی در نهایت او را بهعنوان «نماینده زنان ایران» به سازمان ملل قالب و او علیه ملت و به نام مردم سخنرانی کرد. گرچه او از سوی کارفرمایانش به سرعت و بدون کسب آمادگی لازم وارد «بازی حقوق بشر» و اعتراضات در ایران شد، اما در همین مدت خطاهای بارزی از تضاد را که اسلافش در دفاع از حقوق مردم ایران مرتکب آن شده بودند، مرتکب شد.
او در اظهارنظری عجیب به شبهرسانه «ایران اینترنشنال» که مسئولیت چهرهسازی از ضدانقلاب را برعهده گرفته است و عملیات فریب را مدیریت میکند، گفته بود: «تحریمهای اقتصادی مثل شیمیدرمانی است. با هدف نابود کردن سرطان شیمیدرمانی میکنیم، اما به باقی بدن هم آسیب میرسد.» بهنظر میرسد، بنیادی گزینه مورد علاقه کارتلهای اقتصادی و لابیهای صهیونیست برای تغییر ویترین آنچه آن را مبارزه با جمهوری اسلامی میخوانند، است؛ ویترینی که شیشههای آن شکسته و مانند مصی علینژاد بهزودی با بیاعتنایی روبهرو خواهد شد.
مدافع آماتور حقوق بشرمنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو حادثه شاهچراغ قیمت براندازی نازنین بنیادی مسیح علینژاد مایک پمپئو تام کروز سازمان ملل امریکا کیوان عباسی ترامپ صهیونیست سالومه سیدنیا حقوق بشر کاخ سفید انقلاب مصی علی نژاد چهارشنبه های سفید آمریکا ایران اغتشاشات اغتشاشات در ایران خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت فارسی زبان نازنین بنیادی جمهوری اسلامی مصی علی نژاد صدای آمریکا مردم ایران حقوق بشر رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۴۶۱۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد بازیگر قدیمی به جیغ و دست و هورا در شب آخر عروسکخونه
برگزیدگان دومین جشنواره نمایش عروسکی تلویزیونی «عروسکخونه» در حالی مشخص شدند که حسن دادشکر بازیگر پیشکسوت حوزه کودک بعد از تجلیل روی صحنه از مدیران تلویزیون خواست بازنگری نسبت به فرمول جیغ و دست و هورا در برنامههای کودک داشته باشند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیین اختتامیه دومین جشنواره نمایش عروسکی تلویزیونی تحت عنوان «عروسکخونه» در برج میلاد به پایان رسید. در این مراسم هم پیشکسوتان حضور پیدا کردند و هم هنرمندان نسل جدید حوزه کودک به سالن اصلی برگزاری آخرین ایستگاه دومین عروسکخونه تلویزیون پای گذاشتند.
به صفِ اول «عروسکخونه» نگاه میکردیم از رضا فیاضی و مریم سعادت نشسته بودند تا حسن دادشکر، عادل بزدوده، هومن حاجیعبداللهی، محمد بحرانی، وحید آقاپور، ماشاالله شاهمرادی، ساقی زینتی و حتی محمد لقمانیان، احسان مهدی و بسیاری دیگر حضور داشتند.
محسن برمهانی معاون سیما آمد تا جایِ پیمان جبلی رئیس صداوسیما خالی نماند که قرار بود در این آیین سخنرانی کند به دلیل کاری که برای او پیش آمد نتوانست خودش را به برنامه برساند. اما در بخشهای پایانی برنامه، وحید جلیلی قائممقام صداوسیما هم به سالن اصلی برج میلاد آمد تا از نزدیک نظارهگر آیین اختتامیه عروسکخونه باشد.
کودک 5 ساله از قاریان بینالمللی قرآن کریم، تلاوت آیاتی از کلام الله مجید را برعهده گرفت و سپس نوبت به سرود ملی جمهوری اسلامی و حضور حامد مدرس مجری روی صحنه برنامه فرارسید. او با اشاره به اینکه این برنامه به صورت زنده از شبکه شاد در حال پخش است از حمایتهای مسئولین تلویزیون برای رونق گرفتن این جشنواره تشکر کرد که امروز این جشنواره را به یکی از معتبرترین جشنوارههای عروسکی ایران رسانده است.
بعد از اجرای نمایشی کوتاه از کودکان، فاطمه امینی معروف به خاله گلی با گودرز عروسک برنامههای کودکانه تلویزیون روی صحنه حاضر شد. بعد از چند دقیقه اجرای برنامه نوبت به سخنرانی محسن برمهانی رسید. او هم از برگزارکنندگان و تلاشگران این برنامه تشکر کرد و عروسکخونه را اتفاق مهمی در دورهای دانست که بیشتر محصولات حوزه کودک و نوجوان به سمت تولید انیمیشن رفته و جای خالی کارهای عروسکی بیش از پیش احساس میشود.
برمهانی ابراز امیدواری کرد که سال آینده این جشنواره در ابعاد گستردهتر و بزرگتری برگزار شود و حتی در حد بینالمللی بتوان عروسکخونه را مطرح کرد.
در ادامه گروه موسیقی تهران قدیم روی صحنه آمدند و قطعاتی را برای کودکان و مهمانهای حاضر در سالن اجرا کردند.
بخش اول اهدای جوایز با بخش بازیگری آغاز شد. جایی که محسن برمهانی، وحید آقاپور، مهدی صبایی روی صحنه آمدند تا جوایز بخش بازیگری را اهدا کنند. در این بخش هیات داوران متشکل از رضا مهدیزاده، فاطمه کریمخانی، امیر سلطان احمدی، سمیه عبدالله زاده، آرش مصطفایی، فاطمه امینی، حسین نعیمی ذاکر، سارا روستاپور و محمد بحرانی اعلام شدند و بعد از اعلام نامزدهای بخش بازیگری جایزه اصلی این بخش به بازیگران تئاتر «کی بود، کی بود، من نبودم» اهدا شد.
سپس نمایشی با صدای لالایی و با عنوان «پرواز فرشتهها» و با محوریت کودکان فلسطینی اجرا و تصاویری از برگزیدگان پویش «پرواز فرشتهها» پخش شد.
بدقولی کنداکتوری تلویزیون این بار با برنامه «هفت»در این بخش محمدصادق باطنی مدیر شبکه کودک روی صحنه حاضر شد و به فراموش شدن عروسکها اشاره کرد و گفت: مدتی این عروسکها کمرنگ شده بودند اما تمام تلاش برگزارکنندگان جشنواره برگرداندن عروسکها بود که برای نسل جدید خاطره بسازند. آرایی که در این جشنواره ثبت شد برای ما انگیزه داشت تا پرقدرتتر این جشنواره را ادامه دهیم.
شاید یکی از بخشهای جذاب و البته حاشیهای برنامه تقدیر از دو چهره پیشکسوت و خاطرانگیز برای حوزه کودک بود. اول حسن دادشکر بازیگر، نویسنده و کارگردان آثار کودک روی صحنه حاضر شد؛ رضا فیاضی، وحید جلیلی، هومن حاجیعبداللهی و مریم سعادت برای تقدیر از او روی صحنه آمدند. او به هنگام تقدیر لحظاتی پشت تریبون حاضر شد و این نکته را مطرح کرد: «واقعیت این است که کار من چیزی جز وظیفه نبوده است. از سال 1350 با دیدن یک نمایش عاشق کار کودک شدم و پس از دوران دانشجویی این راه را ادامه دادم به این امید که نسلهایی را برای آینده کشورم تربیت کنم. تئاتر کودک فقط برای سرگرمی نیست بلکه پایه اصلی و فرهنگساز است و تحول ایجاد میکند. من هر کجا تریبونی بوده ابراز کردهام که در سطح کشور کارهایی از کودک داریم که ملغمهای از جیغ و هورا کشیدن است! چرا در تلویزیون همه مجریان مثل هم کار میکنند چرا خلاقیت هنری در آن نیست و چرا همه از بچهها میخواهند جیغ و هورا بکشند!
اینکه میگویید «دارید خسته میشوید» عرایض بنده را تایید می کند. اگر هنری دارید پس کسی از آن خسته نمیشود. به عنوان یک علاقهمند از مسئولان تلویزیون خواهش میکنم فرمول جیغ و هورا را اصلاح کنند. من خدمتگذار بچههای این مراسم هستم. از تلویزیون و مسئولان و «عروسکخونه» به سهم خود تشکر میکنم. از همه همکاران و پیشکسوتان که در این جمع حضور دارند تشکر میکنم. ما نسلی بودیم که جز خدمت به فرهنگ و هنر کار دیگری نکردیم.»
بعد از این بخش عادل بزدوده با پخش کلیپی از آثار او روی صحنه حاضر شد و مریم سعادت این نکته را درباره او گفت: «ما صد سال با هم کار کردیم اما واقعا وقتی به آن فکر میکنم در حال حاضر خاطرهای به یاد نمیآورم جز یک رفاقت سی، چهل ساله چیزی به خاطرم نمیآید.»
بزدوده هم به نقلِ ماجرای نامگذاری زیزیگولو اشاره کرد و گفت: من بیشتر عمرم را با عروسکها زندگی کردهام. زمانی که قرار بود موجودی ساخته شود که بعدها اسم آن «زیزی گولو، آسی پاسی، دراکولا، تا به تا» شد، ما اولین سکانسها را که کار میکردیم اسم انتخاب شده بود و تنها کسی که میتوانست اسم او را به خوبی ادا کند مانی 8 ساله بود که تعجب همه ما را برانگیخت.
پس از اجرای نمایش زورخانهای کودکان تحت عنوان پهلوانکها نوبت به اجرای محمد لقمانیان رسید؛ او با عروسک بیچشم و رو روی صحنه حاضر شد. او گفت: «خوشحالم که امشب اینجا هستم. محمد لقمانیان یک عروسکگردان هستم. صدا پیشه بچه فامیل دور و عروسکگردان فامیل دور هستم. امروز میخواهم راجع به عروسکها صحبت کنم. عروسکگردانی در ایران شغل عجیبی است اما به هر حال کسی از یک راهی باید نان دربیاورد و ما هم از عروسکها نان درمیآوریم. قصدم این است که بگویم با عروسکها میتوان حرفهای بزرگی زد.
عروسکها خیلی کارها میتوانند انجام دهند مثلا میتوانند نفس بکشند. میتوانند حرف بزنند. حتی میتوانند ببینند. عروسکها تا اندازهای بامزه وساده هستند که میتوانند حرفهایی را بزنند که ما آدم بزرگها جرات بیان آنها را نداریم.»
در بخشهای دیگر این مراسم گروه سرود نجمالثاقب و کودکان نینجا به اجرای برنامه پرداختند. اما شاید یکی از مهمترین بخشهای برنامه اعلام نام برگزیدگان دومین جشنواره «عروسکخونه» بود که با بخش طراحی و ساخت عروسک ادامه پیدا کرد. برای اهدای جوایز، ایرج محمدی، حسن دادشکر، محمدصادق باطنی، ساقی زینتی، مجید اکبرشاهی و حامد علامتی روی صحنه آمدند.
در بخش طراحی و ساخت عروسک از نمایش «خرگوشک و رودخانه» تقدیر و تندیس این بخش به نمایش «راز» اهدا شد.
در بخش طراحی هنری، از دو اثر «مترسک و آدم برفی» و «خورشید خانم کجایی» تقدیر و تندیس این بخش به نمایش «شازده کوچولو» اهدا شد.
در بخش صداپیشگی، از نمایشهای «کفشدوزک بداخلاق» و «امانتفروشی آمیرزا» تقدیر شد و تندیس این بخش به «مورچههای بامزه» اهدا شد.
در بخش عروسکگردانی، «آدمهای بافرهنگ» تقدیر و تندیس این بخش به «جادوی مهربانی» اهدا شد.
در بخش نمایشنامه از نمایش «خرگوشک و رودخانه» تقدیر شد و تندیس این بخش به نمایش «جادوی مهربانی» اهدا شد.
در بخش کارگردانی، از نمایشهای «خرگوشک و رودخانه» و «کی از همه پر زورتره» تقدیر شد و تندیس این بخش به نمایش «جادوی مهربانی» اهدا شد.
در ادامه مراسم، علی خواجه، محمدحسین بخشیزاده، محمدصادق باطنی، مجید اکبرشاهی، مقصود نعیمیزاده و احسان مهدی برای اهدای بخش دوم جوایز روی صحنه آمدند.
در این بخش از نمایش «دو دریچه» برای خلاقیت و انتقال معنا، به خاطر توجه به فرهنگ و ارزشهای از نمایش «پهلون کچل»، برای استعداد بداهه پردازی و طنز از نمایش «بی بی نبات و قندک» تقدیر شد.
در بخش برگزیده آرای مردمی نمایش سوم «کفشدوزک بداخلاق»، در رتبه دوم «کی بود کی بود من نبودم» تقدیر شد و جایزه اصلی این بخش به نمایش «هاجر عروسی داره» اهدا شد.
در انتهای این مراسم از کتاب «فرهنگنامه برنامههای عروسکی تلویزیون» که در اداره کل پژوهش صدا و سیما تهیه شده بود، رونمایی شد. این کتاب شامل مشخصات و عوامل همه برنامههای عروسکی تلویزیون از سال 1345 تا سال 1399 است.
تصاویر این برنامه را در ادامه ببینید:
انتهای پیام/
اختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونهاختتامیه دومین دوره جشنواره عروسکخونه